بهشت حقیقت...

چشم ها را باید شست ..جور دیگر باید دید..

بهشت حقیقت...

چشم ها را باید شست ..جور دیگر باید دید..

سلام.
ما چند جوان تازه کار در فضای مجازی هستیم که تا حالا فعالیت هامون تو فضای حقیقی جامعه و خانواده انجام می شد.
تصمیم گرفتیم رنگی از حقیقت رو به این فضای مجازی نشون بدیم...
حقیقتی که سبک زندگی مون رو می سازه...
دست یاری تمامی مخاطبان مون رو به گرمی می فشاریم.
شما می تونید با ارائه ی نظرات تون ما رو در بهتر کردن مطالب مون یاری بدید...

ما عاشق محمد(ص)،دین محمد و خدای محمد (ص) هستیم

برای دیدن مطالبی با تنوع موضوعی بیشتر به وبلاگ دیگر گروه محبان الرضا (ع) با آدرس
shamimetoos.mihanblog.com
مراجعه کنید.

کاری از گروه فرهنگی و هیئت محبان الرضا (ع)

بهشت حقیقت...
نویسندگان

۵۶ مطلب با موضوع «سبک زندگی اسلامی» ثبت شده است

۱۵ بهمن۰۰:۰۳

آری وقتیکه زن و مرد متوجه شدن که تو روابط شون، چیزی که حرف اول رو می زنه اخلاق و رفتار مناسبه، اونوقته که عده ای پشیمون میشن...

آره... پشیمون میشن...

مردایی که زمان ازدواج، برای تأمین هرچه بیشتر نیاز جنسی شون، معیارهای ظاهری رو از همه چیز مهمتر می دونستن یا در کنار معیارهای دیگه، معیارهای ظاهربینانه ی بسیار سختی رو قرار داده بودن تا به فکر خودشون بتونن بیشترین کام جویی رو از همسرشون داشته باشن ...

مردایی که بخاطر سختگیری بی مورد درمورد ظاهر دختری که به خواستگاریش می رفتن، ایمان و صداقت و درستی دختر رو فراموش می کردن...

مردایی که بخاطر موقعیت اجتماعی خودشون یا خونواده شون، چنان به خوب بودن ظاهر یه دختر برای ازدواج، اهمیت می دادن که فراموش می کردن چند روز دیگه که زندگی شون زیر یه سقف ادامه پیدا کرد، دیگه ظاهر زیبای همسرشون براشون عادی میشه و اونوقته که پای اخلاق و ایمان و درستی زن و مرد، وسط میاد... 

دوست شما | ۱۵ بهمن ۹۳ ، ۰۰:۰۳
۱۴ بهمن۰۰:۰۱

مدتی است عجیب فکرم مشغول روابط آدما با همدیگه است. روابطی که هر کدومش می تونی دلیلی داشته باشه...

بعضی از این روابط در حد رفع نیاز مادی هستن و باتوجه به میزان اهمیتِ اون نیاز مادی، از عمق طول بیشتری برخوردان.

اما بعضی روابط، مربوط به رفع نیازهای روحی هستن و از عمق بیشتری برخوردارن.

هر چه سعی کردم که نوع دیگه ای از این روابط پیدا کنم، متوجه شدم به هر شکل بالاخره هر نوعی که باشن زیر مجموعه ی یکی از همین دو نوعن.

بعد سراغ روابط بین همسران افتادم؛ روابطی که پر از پیچ و خم های زیاده و پر از نیازهای مختلف مادی و معنوی (روحی) است.



بیایید کمی عمیق تر فکر کنیم... 

به نظرتون دو همسر، چه نوع نیازهایی می تونن به همدیگه داشته باشن؟ 

مطمئناً جواب این سؤال و اولویت بندی این نیازها، باتوجه به زن یا مرد بودنِ شخصِ پاسخ دهنده متفاوته؛ به این شکل که اگه بخوایم این نیازها رو طبقه بندی کنیم...، 

دوست شما | ۱۴ بهمن ۹۳ ، ۰۰:۰۱
۱۳ بهمن۰۰:۰۱

فردا شب از راه رسید و محمد و خانواده اش برای برنامه ریزی عروسی زهرا و محمد ، به خونه ی زهرا  رفتن ...

بابای زهرا که تو این مدت، کاملاً با وضعیت مالی خانواده ی محمد و وضعیت کاری محمد، آشنا شده بود و از طرفی هم علاقه ی دخترش رو به این جوان با ایمان و خوش اخلاق دیده بود، بدون هیچ مقدمه ای گفت: از نظر من و خانمم، طولانی شدن دوران عقد بچه ها، خیلی درست نیست؛ خوبه کاری کنیم که این دو تا هر چه زودتر برن سر خونه زندگی شون...


مامان زهرا، حرف پدرش رو ادامه داد : ما می خواستیم برای زهرا جون و آقا محمد، جهیزیه ی کاملی رو تهیه کنیم و اونا بفرستیم سر خونه زندگی شون... اما فکر دیگه ای کردیم که شاید عاقلانه تر باشه...

تصمیم گرفتیم اختیار پولی رو که می خواستیم باهاش جهیزیه بخریم، به خود زهرا جون و آقا محمد بدیم تا برای خودشون هر جور که می خوان زندگی شون رو اداره کنن...

دوست شما | ۱۳ بهمن ۹۳ ، ۰۰:۰۱
۱۲ بهمن۰۰:۴۸
یکی دو تا خواستگار خوب با موقعیت نسبتاً مناسب داشت؛ اما به دلایلی با هیچ کدوم شون ازدواج نکرده بود؛ تا اینکه محمد به خواستگاریش اومد. لیسانس هوافضا داشت اما چون کار درست و حسابی گیرش نیومده بود، رو مینی بوس مردم کار میکرد؛ پسر باحیا و چشم پاکی بود؛ چهره ی خیلی معمولی داشت ولی به نظر می اومد نوری تو صورتشه که همون نور، قیافه اش رو دلنشین کرده بود...
با اینکه شرایط مادی مناسبی نداشت و از نعمت پدر محروم بود و باید یه جورایی هوای مادر و خواهراش رو داشته باشه ولی ایمان و دل نازکی که داشت، دل زهرا رو برده بود... و با مشورت بابا و مامانش تصمیم گرفته بود بهش جواب مثبت بده.


بالاخره روز بله برون اومد و با یه مهریه ی ساده که یک سکه ی طلا بود، صیغه ی محرمیت خوندن و قرار شد دو هفته ی بعد، برن محضر و رسماً عقد دائم کنن...
...
...
چند روز از عقدشون می گذشت و بخاطر روی گشاده و چهره ی همیشه خندان  
دوست شما | ۱۲ بهمن ۹۳ ، ۰۰:۴۸
۰۹ بهمن۲۳:۵۲

در دین مقدس اسلام، به ازدواج خیلی تأکید شده که به برخی از اونها در مطالب گذشته مون اشاره کردیم. اما چیزی که مهمه اینه که ازدواج راهی برای رشد انسانه؛ و شاید بشه گفت کوتاه ترین راه برای رسیدن به رشد حقیقی ازدواجه...

دقت کردی...؟!

کسی که ازدواج می کنه شاید اگه تا اونوقت خیلی طعم گذشت رو نچشیده باشه، اما نسبت به همسرش حس فداکاری و گذشت داره و با عمل به این حس زیبا راه رشد رو خیلی سریع می تونه طی کنه...

و شاید یکی از عوامل و حتی مهم ترین عامل اینکه اسلام عزیز، اینقدر به ازدواج اهمیت می ده همین باشه...  

می دونیم که در طول تاریخ اسلام، معصومین (ع)، خیلی به مردان توصیه و سفارش می کردن که ازدواج کنن. اما آیا این اندازه تشویق به اسلام، برای زنان هم وجود داشته؟.... 

دوست شما | ۰۹ بهمن ۹۳ ، ۲۳:۵۲
۰۹ بهمن۱۰:۴۴
این روزا مشغول خرید جهیزیه برای دو تا از بستگان خیلی نزدیک هستیم. بدلیل مشغله ی زیاد، نتونستم برای هر چیزی همراهی شون کنم؛ اما...
تو همین چند موردی که پیش اومد موقع خرید نزدیک شون باشم، عملاً تأثیر دو نوع تفکر رو روی هر کدوم شون دیدم و دیدن این تفاوت برام خیلی سؤال برانگیز بود.
اولین کسی که باهاش برای خرید بیرون رفتم، باوجود اینکه می خواست ضروریات رو بخره و از خرید لوازم غیر ضروری خودداری می کرد، ولی خیلی براش مهم بود که این لوازم حتماً خارجی باشه و ...
نفر دوم، به خرید لوازم ضروری اعتقاد داشت ولی تو خرید همین ضروریات هم، خرید جنس ایرانی رو در اولویت قرار می داد؛ اما یه مشکل وجود داشت...

اون کالاهایی که ما می خواستیم، خیلی کم ایرانیش رو می دیدیم ولی تا بخوای نوع چینی و اروپایی اون همه جا ریخته شده بود... 
دوست شما | ۰۹ بهمن ۹۳ ، ۱۰:۴۴
۰۳ بهمن۰۰:۰۱
لباس عروسی رو که دیشب تو عروسیش، پوشیده بود توی جعبه اش گذاشت و یه جایی تو کمد دیواری اقاقش جاداد....
عروسی پر خرجی داشت و شوهرش فقط دو میلیون تومن برای لباسی که یه شب می خواست بپوشه، پول داده بود؛ چه فایده که این لباس دیگه به دردش نمی خود... پشیمون بود... به همسرش گفت کاش اینهمه پول برای یه لباسِ یه شبه نمی دادیم! همسرشم به شوخی گفت : می خوای ماهی یه بار یه جشن بگیریم و شما این لباس رو بپوش تا چند دفعه ازش استفاده کرده باشی!... 
 
چند هفته گذشت... داشت با یکی از دوستاش تلفنی صحبت می کرد... متوجه شد که دوست عقد کرده اش،دو هفته دیگه عروسیشه؛ دوستش بهش گفت: وضع مالی شوهرم معمولیه و  
دوست شما | ۰۳ بهمن ۹۳ ، ۰۰:۰۱
۰۱ بهمن۰۰:۰۱

اسلام، دینِ به زیستی و خوب زندگی کردنه. در روابط بین همسران که گرمی کانون خانواده به گرمی این ارتباط وابسته است، اسلام به زنان و مردان توصیه هایی داشته و داره. 

تو قسمت اول بحث، به چگونگی رفتار مرد با همسرش، پرداختیم و بحث این قسمت رو، به آنچه که یه زن باید در رابطه با شوهرش انجام بده اختصاص می دیم:

پیامبر اکرم(ص)فرمودند: «زن نگهبان خانواده و فرزندان شوهر استو او در این نگهبانی، مسئول است.»

پس یکی از ویزگی هایی که یه زن باید داشته باشه اینه که باید از حریم خانواده و فرزندان محافظت کنه و اجازه ی ورود غیرخودی رو به کانون گرم خانواده نده. از جمله ی این محافظت ها می تونه، حفظ اسرار خانواده باشه که خیلی وقتا حافظ اسرار خانه نبودن باعث میشه برخی دخالت ها دامنگیر روابط همسران بشه...

از دیگر کارهایی که زن نسبت به شوهرش، باید انجام بده، حفظ احترام شوهره. و این احترام

دوست شما | ۰۱ بهمن ۹۳ ، ۰۰:۰۱
۳۰ دی۰۰:۰۱
خدای مهربون، تو کتاب آسمونیش، به زنان و مردان توصیه کرده که چگونه با هم رفتار کنن.
اولین قسمت از بحث مون رو به این توجه می کنیم که یک مرد چگونه باید با همسرش رفتار کنه که خدا راضی باشه...
خداوند به مردان سفارش کرده که با زنان خود به نیکی معاشرت داشته باشن (و عاشِروهُنَّ بِالمَعروفِ)


و این نیکی تو زمینه های مختلف زندگی باید جاری باشه.مثلاً در پرداخت مهریه، حقوق متقابل ، هزینه های جاری زندگی، و حتی اگر قصد جدایی از یکدیگر رو پیدا کنن، هنگام جدایی و طلاق همسر، خداوند سفارش کرده که مرد به نیکی با او رفتار کنه
پس حتی اگه زن مرتکب اشتباهی شده باشه، مرد نباید به او ظلم کنه و حقوق و منزلتش رو نادیده بگیره.
و حتی درباره ی زنان مطلّقه (طلاق داده شده) خداوند به مردان سفارش کرده که متناسب با توانایی شون، به زنی که طلاق دادن، هدیه ای تقدیم کنن.
در آیه ی 236 سوره بقره می خونیم: 
دوست شما | ۳۰ دی ۹۳ ، ۰۰:۰۱
۲۹ دی۰۰:۱۰
حتماً شنیدین که خداوند تو قرآن کریم فرمودن: « زنان لباس مردان و مردان، لباس زنان هستند.»
تعبیر عجیبیه...!
مگه لباس چه خصوصیاتی داره که خدای خالق زن و مرد، چنین تعبیری برای همسران بیان کرده!؟...


* لباس مانع از آسیب رسیدن به تن می شه...
پس زن و مرد باید حواس شون باشه که
دوست شما | ۲۹ دی ۹۳ ، ۰۰:۱۰