بهشت حقیقت...

چشم ها را باید شست ..جور دیگر باید دید..

بهشت حقیقت...

چشم ها را باید شست ..جور دیگر باید دید..

سلام.
ما چند جوان تازه کار در فضای مجازی هستیم که تا حالا فعالیت هامون تو فضای حقیقی جامعه و خانواده انجام می شد.
تصمیم گرفتیم رنگی از حقیقت رو به این فضای مجازی نشون بدیم...
حقیقتی که سبک زندگی مون رو می سازه...
دست یاری تمامی مخاطبان مون رو به گرمی می فشاریم.
شما می تونید با ارائه ی نظرات تون ما رو در بهتر کردن مطالب مون یاری بدید...

ما عاشق محمد(ص)،دین محمد و خدای محمد (ص) هستیم

برای دیدن مطالبی با تنوع موضوعی بیشتر به وبلاگ دیگر گروه محبان الرضا (ع) با آدرس
shamimetoos.mihanblog.com
مراجعه کنید.

کاری از گروه فرهنگی و هیئت محبان الرضا (ع)

بهشت حقیقت...
نویسندگان

۳۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سبک زندگی در ازدواج» ثبت شده است

۰۶ اسفند۰۰:۰۱


وای... وای ... وای...

چی میشه گفت از اینهمه بی مهری ها و اینهمه پرتوقعی ها!

واقعاً چه فرقی می کنه که دختری که می خوای باهاش ازدواج کنی، چند سانت قدش باشه یا چند کیلو وزنش؟...

چه فرقی می کنه که دختری که می خوای به خواستگاریش بری، موهای فر و یا صاف داشته باشه و چشماش مشکی باشه یا رنگی ؟....

چه فرقی می کنه تحصیلات این دختر خانم چی باشه یا پدر تو چه رده ی شغلی کار کنه و یا اینکه خونه شون کجای شهر باشه...؟

...

...

و یا....

چه فرقی می کنه پسری که قصد داری باهاش ازدواج کنی، چه تحصیلاتی داشته باشه یا اینکه چقدر درآمد ماهانه اش باشه ؟....

چه فرقی می کنه پسری که قراره شما رو خوشبخت کنه، چقدر بلند باشه یا کوتاه و یا چاق باشه یا لاغر اندام؟...

چه فرقی می کنه که پدر پسر، چه شغل و چه خونه زندگی داشته باشه؟...


...

...

کمی فکر می تونه ما رو به نتایج خوبی برسونه....

فکر به اینکه فلسفه ی ازدواج چیست و بزرگان دین مون درمورد ازدواج چه نکته هایی رو به ما تأکید کردن...

فکر به اینکه ما می خواهیم با چه چیز و یا چه کسی زندگی کنیم ...

آیا ازدواج با مرد ثروتمند و رسیدن به آسایش جسمی ، ضامن آرامش روحی ما میشه؟

آیا داشتن زنی زیبا در بستر، خوشبختی ما را در طی روز ، تأمین می کنه؟

آیا تحصیلاتی که پشتش شعور و درک صحیح از زندگی نباشه، باعث رشد ما میشه؟

آیا...

یا اینکه نزدیک بودن عقاید زن و مرد توی زندگی می تونه حس خوشبختی رو برای اونها فراهم کنه؟!...

اینکه زن و مرد، ایمانی نزدیک به هم داشته باشن، و همدیگه رو به سمت بالاتر رفتن و رشد کردن سوق بدن، مهمتره یا اینکه هر روز، برای زیباتر شدن و خودنمایی، دچار مشکلات سلیقه ای بشن....!؟

کاش کمی فکر کنیم...

هم جوانان فکر کنن...

و هم والدین و بزرگ تر هایی که در تصمیم گیری این جوانان تأثیر بیشتر رو دارن....


دوست شما | ۰۶ اسفند ۹۳ ، ۰۰:۰۱
۰۵ اسفند۰۰:۳۴


تا حالا دقت کردی که خداوند چرا از هر مخلوقی، جفت آفریده؟...

فکر می کنی آیا هر کسی می تونه به تنهایی رشد کنه؟...

منظورم رشد به معنای واقعیه... رشدی که انسان رو توی انسانیتش بالا ببره نه حیوانیت و غریزه... 

 


و مطمئناً چنین رشدی بنا به راهی که اسلام نشون داده، محقق نمیشه جز با ازدواج....

ازدواج ما رو مسئولیت پذیر میکنه...

ازدواج ما رو پرعاطفه میکنه...

ازدواج به ما گذشت رو در معنای واقعی خودش، یاد میده...

ازدواج ما رو بزرگ می کنه و استقلال مون رو تقویت می کنه... البته استقلالی که با یک پشتوانه ای محکم همراهه و اون چیزی نیست جز همسر...

خدایا در چنین روزی که ولادت حضرت زینب (س) است، به همه ی جوانان ما کمک کن که در انتخاب شون درست عمل کنن و چیزی رو جز رضای خودت، در نظر نداشته باشن...

آری ... 

ازدواج امری مهم و در عین حال ساده است به شرطی که خودمون با موانعی اون رو سخت و دست نیافتنی نکنیم...

دوست شما | ۰۵ اسفند ۹۳ ، ۰۰:۳۴
۲۶ بهمن۲۳:۱۴

یه زمانی بود که وقتی می خواستن برای پسری آستین بالا کنن، می گفتن بریم خونواده شون رو ببینیم که دختر خوب، توی یه خونواده ی خوب بزرگ میشه...

اما حالا می گن بریم خونه شون رو ببینیم که نکنه از ما پایین تر باشن و باعث سرشکستگی مون بشن...


اون روزا می گفتن دختر باایمان می خوایم که نسل پاکی تو دامنش پرورش پیدا کنه...
حالا میگن دختر خوشگل می خوایم که نوه های خوشگل تحویل مون بده...
می گفتن دختر و پسر می تونن از کم ترین چیز تو زندگی شروع کنن، خدا هم بهشون روزی میده و یکی شون میشه دوتا!...
حالا میگن تا پسر پول و زندگی درست و حسابی نداشته باشه که نمیشه براش زن گرفت...! مردم چی میگن...
راستی ... چه چیزی فرق کرده که اینقدر تغییر ذائقه دادیم...!؟

چه چیزی ما رو به این سمت کشونده و فرهنگ مون رو هدف گرفته؟!...

راحت طلبی و تن پروری و هوس بازی...؟!

آری...

 انگار هر روز داریم از اسلام فاصله می گیریم...
و خدا نکنه که به سمت شیطان بریم...
خدا نکنه که ظاهری مسلمان نما داشته باشیم و وقتی نوبت به عمل می رسه،  راه و رسم شیطانی رو  تو ازدواج و زندگی، پیش بگیریم...


دوست شما | ۲۶ بهمن ۹۳ ، ۲۳:۱۴
۲۵ بهمن۰۰:۰۹


پسر: دلم می خواد همسر آینده ام...

زیبا باشه ... چشمای رنگین، سفید رو، خوش هیکل، قد بلند و کلاً دلربا باشه...

از نظر تحصیلات هم، سوادمون به هم بخوره...

از لحاظ موقعیت اجتماعی و ثروت خانوادگی هم همسطح ما باشن یا اگه شد کمی هم بالاتر ...

کم فرزند باشن...

محجبّه باشه و خوب و مؤمن و خانواده دار...

و...


اگه کمی روی این معیارها دقیق بشیم ، بجز ملاک آخری همه ی ملاک های ظاهریه؛ ملاک هایی که برای خیلی ها مهمه و دلفریب؛ اگه آخرین ملاک رو فاکتور بگیریم، انگار نه انگار که اینا معیارهای یه مسلمون و یه بچه شیعه، برای ازدواجن! 

ملاک هایی متأثر از فریب دنیا و ظواهری که به جای اینکه روز به روز از اونا دل بکنیم، هر روز خودمون رو به اونها وصل می چسبونیم و اونا دارن ما رو مدیریت می کنن نه ما اونها رو...

و این همون تغییر ذائقه ای است که با تهاجم فرهنگی و ماهواره که یکی از ابزارهای این تهاجمه، داره برای ما بوجود میاد و اگه غافل باشیم، ما رو می بلعه...

مسلماً وقتیکه معیار آقا پسرا برای ازدواج، نادرست باشه و به ظواهر تأکید بیشتری داشته باشه، حتماً دختر خانم هم یکی از ملاک های ابتداییش برای ازدواج، ثروت و درآمد و خونه و زندگیِ پسر خواهد شد... 

درحالیکه اسلام عزیز، ایمان رو ملاک اصلی در ازدواج قرار داده و هم کُفو بودن زوج رو هم در نزدیکیِ ایمان شون بهم می دونه... نه چیز دیگه...!

و حدیثی از پیامبر اکرم (ص): « زیبارویی زن را نباید بر زیبایی دینش، ترجیح داد.» کنز العمال  ج 16   ص 301  ح 44590

آری زیبایی چهره، پس از چند روز یا چند ماه، عادی می شه و  اون چیزیکه می مونه و باعث خوشبختیه، زیبایی درون آدمهاست.

دوست شما | ۲۵ بهمن ۹۳ ، ۰۰:۰۹
۲۰ بهمن۰۰:۰۱

در ادامه ی بحث گذشته، همونطور که قرار بود، قصد داریم رابطه ی ازدواج و کسب معنویت رو بیان کنیم.

در روایات اسلامی، برای ازدواج فواید بسیاری ذکر شده؛ به طوریکه شخص با ازدواج، رشد کرده و اعمال و عبادت هاش، نزد خداوند متعال، ارزش والایی پیدا می کنه؛ تا جاییکه خواب او عبادت بشمار میاد و فرشتگان تا قیامت، برای او استغفار می کنن. اما برخی از این گونه فواید ازدواج:


1- افزایش ثواب اعمال

« دو رکعت نمازی که مرد متأهل می خواند، نزد خداوند متعال برتر از هفتاد رکعتی است که غیرمتأهل می خواند.» / پیامبر گرامی اسلام (ص)  من لایحضره الفقیه  ج3  ص 384  ح 4346

2- ارزش خواب متأهل

« متأهلِ خفته، نزد خداوند، برتر از مجردِ روزه دارِ شب خیز است.» / پیامبر گرامی اسلام (ص)  جامع الاخبار ص 272  ح 741 

3- پاکیزه به دیدار الهی رفتن

« هرکس دوست دارد که پاک و پاکیزه خدا را ( در قیامت)ملاقات کند، با داشتن همسر، به دیدارش برود.» / پیامبر گرامی اسلام (ص)  بحار الانوار ج  103  ص 221  ح 25

4- عمل به سنت نبوی (ص)

« هر  کس که آیین مرا دوست دارد ، باید به سنت من عمل کند و ازدواج ، از سنت های من است.» / پیامبر گرامی اسلام (ص)  کافی  ج 5  ص 494  ح 1 

5- افزایش برکت و عفت 

« ازدواج کن! بدرستیکه ازدواج مایه ی برکت بوده  و باعث افزونی پاکدامنی می شود.»  / پیامبر گرامی اسلام (ص) مسترک الوسائل و مستنبط المسائل  ج 14   ص 163 

6- استغفار فرشتگان 

 « شخصی که ازدواج می کند، سپس غسل جنابت را به جا می آورد، خداوند از هر قطره ی آبی ( که از او می چکد) هفتاد ملک می آفریند و آن ملائکه برای او ( تا روز قیامت)استغفار می کند. / امام صادق (ع) وسائل الشیعه  ج 21  ص 17

منبع: کتاب « ازدواج به شرط خوشبختی - مهارت های انتخاب همسر » نوشته ی اکبر شعبانی

دوست شما | ۲۰ بهمن ۹۳ ، ۰۰:۰۱
۱۹ بهمن۰۰:۰۳

با توجه به احادیثی که درمورد ازدواج وجود داره و همچنین تإکیدی که خدای خالق انسان، بر ازدواج او به عنوان راه رسیدن به تکامل داشته، خوبه که بطور اجمالی نگاهی هم به برکات و آثار ازدواج بر روی زندگی زوجین بیاندازیم.

باتوجه به چیزیکه در قرآن کریم و روایات معصومین (ع) و  کلاً در اسلام آمده، ازدواج برکاتی ویژه داره که عبارتن از: 


 

دوست شما | ۱۹ بهمن ۹۳ ، ۰۰:۰۳
۱۸ بهمن۰۹:۰۴

در حدیثی از پیامبر اکرم (ص)  می خونیم:

« هیچ جوانی نیست که در دوره ی جوانی اش، ازدواج کند، مگر اینکه شیطانِ او فریاد برمی آورد که : "ای وای! ای وای! دوسوم دینش را از [گزند] من حفظ کرد."

بنابراین باید برای حفظ یک سوم دیگر، تقوای الهی را در پیش گیرد.»

دوست شما | ۱۸ بهمن ۹۳ ، ۰۹:۰۴
۱۵ بهمن۰۰:۰۳

آری وقتیکه زن و مرد متوجه شدن که تو روابط شون، چیزی که حرف اول رو می زنه اخلاق و رفتار مناسبه، اونوقته که عده ای پشیمون میشن...

آره... پشیمون میشن...

مردایی که زمان ازدواج، برای تأمین هرچه بیشتر نیاز جنسی شون، معیارهای ظاهری رو از همه چیز مهمتر می دونستن یا در کنار معیارهای دیگه، معیارهای ظاهربینانه ی بسیار سختی رو قرار داده بودن تا به فکر خودشون بتونن بیشترین کام جویی رو از همسرشون داشته باشن ...

مردایی که بخاطر سختگیری بی مورد درمورد ظاهر دختری که به خواستگاریش می رفتن، ایمان و صداقت و درستی دختر رو فراموش می کردن...

مردایی که بخاطر موقعیت اجتماعی خودشون یا خونواده شون، چنان به خوب بودن ظاهر یه دختر برای ازدواج، اهمیت می دادن که فراموش می کردن چند روز دیگه که زندگی شون زیر یه سقف ادامه پیدا کرد، دیگه ظاهر زیبای همسرشون براشون عادی میشه و اونوقته که پای اخلاق و ایمان و درستی زن و مرد، وسط میاد... 

دوست شما | ۱۵ بهمن ۹۳ ، ۰۰:۰۳
۱۴ بهمن۰۰:۰۱

مدتی است عجیب فکرم مشغول روابط آدما با همدیگه است. روابطی که هر کدومش می تونی دلیلی داشته باشه...

بعضی از این روابط در حد رفع نیاز مادی هستن و باتوجه به میزان اهمیتِ اون نیاز مادی، از عمق طول بیشتری برخوردان.

اما بعضی روابط، مربوط به رفع نیازهای روحی هستن و از عمق بیشتری برخوردارن.

هر چه سعی کردم که نوع دیگه ای از این روابط پیدا کنم، متوجه شدم به هر شکل بالاخره هر نوعی که باشن زیر مجموعه ی یکی از همین دو نوعن.

بعد سراغ روابط بین همسران افتادم؛ روابطی که پر از پیچ و خم های زیاده و پر از نیازهای مختلف مادی و معنوی (روحی) است.



بیایید کمی عمیق تر فکر کنیم... 

به نظرتون دو همسر، چه نوع نیازهایی می تونن به همدیگه داشته باشن؟ 

مطمئناً جواب این سؤال و اولویت بندی این نیازها، باتوجه به زن یا مرد بودنِ شخصِ پاسخ دهنده متفاوته؛ به این شکل که اگه بخوایم این نیازها رو طبقه بندی کنیم...، 

دوست شما | ۱۴ بهمن ۹۳ ، ۰۰:۰۱
۱۳ بهمن۰۰:۰۱

فردا شب از راه رسید و محمد و خانواده اش برای برنامه ریزی عروسی زهرا و محمد ، به خونه ی زهرا  رفتن ...

بابای زهرا که تو این مدت، کاملاً با وضعیت مالی خانواده ی محمد و وضعیت کاری محمد، آشنا شده بود و از طرفی هم علاقه ی دخترش رو به این جوان با ایمان و خوش اخلاق دیده بود، بدون هیچ مقدمه ای گفت: از نظر من و خانمم، طولانی شدن دوران عقد بچه ها، خیلی درست نیست؛ خوبه کاری کنیم که این دو تا هر چه زودتر برن سر خونه زندگی شون...


مامان زهرا، حرف پدرش رو ادامه داد : ما می خواستیم برای زهرا جون و آقا محمد، جهیزیه ی کاملی رو تهیه کنیم و اونا بفرستیم سر خونه زندگی شون... اما فکر دیگه ای کردیم که شاید عاقلانه تر باشه...

تصمیم گرفتیم اختیار پولی رو که می خواستیم باهاش جهیزیه بخریم، به خود زهرا جون و آقا محمد بدیم تا برای خودشون هر جور که می خوان زندگی شون رو اداره کنن...

دوست شما | ۱۳ بهمن ۹۳ ، ۰۰:۰۱