وای... وای ... وای...
چی میشه گفت از اینهمه بی مهری ها و اینهمه پرتوقعی ها!
واقعاً چه فرقی می کنه که دختری که می خوای باهاش ازدواج کنی، چند سانت قدش باشه یا چند کیلو وزنش؟...
چه فرقی می کنه که دختری که می خوای به خواستگاریش بری، موهای فر و یا صاف داشته باشه و چشماش مشکی باشه یا رنگی ؟....
چه فرقی می کنه تحصیلات این دختر خانم چی باشه یا پدر تو چه رده ی شغلی کار کنه و یا اینکه خونه شون کجای شهر باشه...؟
...
...
و یا....
چه فرقی می کنه پسری که قصد داری باهاش ازدواج کنی، چه تحصیلاتی داشته باشه یا اینکه چقدر درآمد ماهانه اش باشه ؟....
چه فرقی می کنه پسری که قراره شما رو خوشبخت کنه، چقدر بلند باشه یا کوتاه و یا چاق باشه یا لاغر اندام؟...
چه فرقی می کنه که پدر پسر، چه شغل و چه خونه زندگی داشته باشه؟...
...
...
کمی فکر می تونه ما رو به نتایج خوبی برسونه....
فکر به اینکه فلسفه ی ازدواج چیست و بزرگان دین مون درمورد ازدواج چه نکته هایی رو به ما تأکید کردن...
فکر به اینکه ما می خواهیم با چه چیز و یا چه کسی زندگی کنیم ...
آیا ازدواج با مرد ثروتمند و رسیدن به آسایش جسمی ، ضامن آرامش روحی ما میشه؟
آیا داشتن زنی زیبا در بستر، خوشبختی ما را در طی روز ، تأمین می کنه؟
آیا تحصیلاتی که پشتش شعور و درک صحیح از زندگی نباشه، باعث رشد ما میشه؟
آیا...
یا اینکه نزدیک بودن عقاید زن و مرد توی زندگی می تونه حس خوشبختی رو برای اونها فراهم کنه؟!...
اینکه زن و مرد، ایمانی نزدیک به هم داشته باشن، و همدیگه رو به سمت بالاتر رفتن و رشد کردن سوق بدن، مهمتره یا اینکه هر روز، برای زیباتر شدن و خودنمایی، دچار مشکلات سلیقه ای بشن....!؟
کاش کمی فکر کنیم...
هم جوانان فکر کنن...
و هم والدین و بزرگ تر هایی که در تصمیم گیری این جوانان تأثیر بیشتر رو دارن....