بهشت حقیقت...

چشم ها را باید شست ..جور دیگر باید دید..

بهشت حقیقت...

چشم ها را باید شست ..جور دیگر باید دید..

سلام.
ما چند جوان تازه کار در فضای مجازی هستیم که تا حالا فعالیت هامون تو فضای حقیقی جامعه و خانواده انجام می شد.
تصمیم گرفتیم رنگی از حقیقت رو به این فضای مجازی نشون بدیم...
حقیقتی که سبک زندگی مون رو می سازه...
دست یاری تمامی مخاطبان مون رو به گرمی می فشاریم.
شما می تونید با ارائه ی نظرات تون ما رو در بهتر کردن مطالب مون یاری بدید...

ما عاشق محمد(ص)،دین محمد و خدای محمد (ص) هستیم

برای دیدن مطالبی با تنوع موضوعی بیشتر به وبلاگ دیگر گروه محبان الرضا (ع) با آدرس
shamimetoos.mihanblog.com
مراجعه کنید.

کاری از گروه فرهنگی و هیئت محبان الرضا (ع)

بهشت حقیقت...
نویسندگان

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نقش بزرگ ترها و والدین در سادگی ازدواج» ثبت شده است

۱۷ اسفند۱۸:۴۴

همیشه میگن امر به معروف ونهی از منکر خیلی سخته و کُلّی دردسر داره؛ به خاطر همینم هست که خیلیا از زیر این واجب خدایی شونه خالی می کنن و به قول معروف بی خیالش میشن...
مدتی است که به شکلی درگیر ازدواج جوونها شدیم و توی این کار داریم روز به روز پیشرفت می کنیم؛ اما متأسفانه هر چه جلو میریم متوجه وجود فقر فرهنگی تو این زمینه میشیم؛ فقری که بی سواد و باسواد و پولدار و بی پول و... نمی شناسه بلکه خیلیا رو درگیر خودش کرده...
و نتیجه ای که ما بهش رسیدیم، اینه که باید تو این زمینه فکری کنیم و به گونه ای خودمون رو درگیر امر به معروف و نهی از منکر تو این راه کنیم.
اما چگونه؟
مطمئناً یکی از علل وجود فقر فرهنگی تو این زمینه، کمبود اطلاعات در زمینه ی ازدواج و فایده های ازدواج و همچنین علت هایی است که سبب خوشبختی یا نگون بختی در زندگی مشترک میشن...


البته تو این بحث، باید به نگرش فرد به زندگی هم توجه کرد؛ به این معنا که نگرشی که فرد به زندگی و هدف اصلی زندگی داره، می تونه سبک زندگی و راه و روش فرد رو در ازدواج، تعیین کنه.
اما نکته ای که سبب آزار ما شده، وجود دوگانگی در اعتقاد و عمل بعضیهاست...
آخه تو این زمینه ما با افراد مختلف که  اعتقادات متفاوتی دارن  
دوست شما | ۱۷ اسفند ۹۳ ، ۱۸:۴۴
۰۶ اسفند۰۰:۰۱


وای... وای ... وای...

چی میشه گفت از اینهمه بی مهری ها و اینهمه پرتوقعی ها!

واقعاً چه فرقی می کنه که دختری که می خوای باهاش ازدواج کنی، چند سانت قدش باشه یا چند کیلو وزنش؟...

چه فرقی می کنه که دختری که می خوای به خواستگاریش بری، موهای فر و یا صاف داشته باشه و چشماش مشکی باشه یا رنگی ؟....

چه فرقی می کنه تحصیلات این دختر خانم چی باشه یا پدر تو چه رده ی شغلی کار کنه و یا اینکه خونه شون کجای شهر باشه...؟

...

...

و یا....

چه فرقی می کنه پسری که قصد داری باهاش ازدواج کنی، چه تحصیلاتی داشته باشه یا اینکه چقدر درآمد ماهانه اش باشه ؟....

چه فرقی می کنه پسری که قراره شما رو خوشبخت کنه، چقدر بلند باشه یا کوتاه و یا چاق باشه یا لاغر اندام؟...

چه فرقی می کنه که پدر پسر، چه شغل و چه خونه زندگی داشته باشه؟...


...

...

کمی فکر می تونه ما رو به نتایج خوبی برسونه....

فکر به اینکه فلسفه ی ازدواج چیست و بزرگان دین مون درمورد ازدواج چه نکته هایی رو به ما تأکید کردن...

فکر به اینکه ما می خواهیم با چه چیز و یا چه کسی زندگی کنیم ...

آیا ازدواج با مرد ثروتمند و رسیدن به آسایش جسمی ، ضامن آرامش روحی ما میشه؟

آیا داشتن زنی زیبا در بستر، خوشبختی ما را در طی روز ، تأمین می کنه؟

آیا تحصیلاتی که پشتش شعور و درک صحیح از زندگی نباشه، باعث رشد ما میشه؟

آیا...

یا اینکه نزدیک بودن عقاید زن و مرد توی زندگی می تونه حس خوشبختی رو برای اونها فراهم کنه؟!...

اینکه زن و مرد، ایمانی نزدیک به هم داشته باشن، و همدیگه رو به سمت بالاتر رفتن و رشد کردن سوق بدن، مهمتره یا اینکه هر روز، برای زیباتر شدن و خودنمایی، دچار مشکلات سلیقه ای بشن....!؟

کاش کمی فکر کنیم...

هم جوانان فکر کنن...

و هم والدین و بزرگ تر هایی که در تصمیم گیری این جوانان تأثیر بیشتر رو دارن....


دوست شما | ۰۶ اسفند ۹۳ ، ۰۰:۰۱
۲۶ بهمن۲۳:۱۴

یه زمانی بود که وقتی می خواستن برای پسری آستین بالا کنن، می گفتن بریم خونواده شون رو ببینیم که دختر خوب، توی یه خونواده ی خوب بزرگ میشه...

اما حالا می گن بریم خونه شون رو ببینیم که نکنه از ما پایین تر باشن و باعث سرشکستگی مون بشن...


اون روزا می گفتن دختر باایمان می خوایم که نسل پاکی تو دامنش پرورش پیدا کنه...
حالا میگن دختر خوشگل می خوایم که نوه های خوشگل تحویل مون بده...
می گفتن دختر و پسر می تونن از کم ترین چیز تو زندگی شروع کنن، خدا هم بهشون روزی میده و یکی شون میشه دوتا!...
حالا میگن تا پسر پول و زندگی درست و حسابی نداشته باشه که نمیشه براش زن گرفت...! مردم چی میگن...
راستی ... چه چیزی فرق کرده که اینقدر تغییر ذائقه دادیم...!؟

چه چیزی ما رو به این سمت کشونده و فرهنگ مون رو هدف گرفته؟!...

راحت طلبی و تن پروری و هوس بازی...؟!

آری...

 انگار هر روز داریم از اسلام فاصله می گیریم...
و خدا نکنه که به سمت شیطان بریم...
خدا نکنه که ظاهری مسلمان نما داشته باشیم و وقتی نوبت به عمل می رسه،  راه و رسم شیطانی رو  تو ازدواج و زندگی، پیش بگیریم...


دوست شما | ۲۶ بهمن ۹۳ ، ۲۳:۱۴
۲۶ دی۰۰:۰۳

یه شب سر سفره بود که مامانش بهش گفت کارات رو  ردیف کن دو روز دیگه می خوایم بریم خواستگاری...

حسین که خیلی خوشحال شده بود پرسید: پس بالاخره پیدا شد. خدایا شکرت! حالا کی معرفی کرده؟ مطمئنید که دختر خوب و باایمانیه؟ ...

مامانش که از سؤالای پشت سر پسر، گیج شده بود، گفت : یکی از دوستام که خیلی آدم مطمئنیه معرفی شون کرده. ظاهراً یکی از فامیلای نزدیک شون. اون که خیلی تعریف دختر و خونواده اش رو کرد. 



حسین گفت: شرایط الآن زندگی و کارم رو بهشون گفتید؟

مادر جواب داد: آره. خیالت راحت؛ باباش گفته همینکه بدونم پسر، باایمان باشه و اهل کار کردن و  کسب روزی حلال، اجازه میدم بیان خواستگاری. حالا اینکه دختر و پسر حرف بزنن و به نتیجه برسن یا نه، به خودشون مربوطه ...

پسر، یه نفس عمیقی کشید و کنار سفره ی غذا، به سجده افتاد...

دوست شما | ۲۶ دی ۹۳ ، ۰۰:۰۳