بهشت حقیقت...

چشم ها را باید شست ..جور دیگر باید دید..

بهشت حقیقت...

چشم ها را باید شست ..جور دیگر باید دید..

سلام.
ما چند جوان تازه کار در فضای مجازی هستیم که تا حالا فعالیت هامون تو فضای حقیقی جامعه و خانواده انجام می شد.
تصمیم گرفتیم رنگی از حقیقت رو به این فضای مجازی نشون بدیم...
حقیقتی که سبک زندگی مون رو می سازه...
دست یاری تمامی مخاطبان مون رو به گرمی می فشاریم.
شما می تونید با ارائه ی نظرات تون ما رو در بهتر کردن مطالب مون یاری بدید...

ما عاشق محمد(ص)،دین محمد و خدای محمد (ص) هستیم

برای دیدن مطالبی با تنوع موضوعی بیشتر به وبلاگ دیگر گروه محبان الرضا (ع) با آدرس
shamimetoos.mihanblog.com
مراجعه کنید.

کاری از گروه فرهنگی و هیئت محبان الرضا (ع)

بهشت حقیقت...
نویسندگان

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «من همسرم را دوست دارم» ثبت شده است

۰۵ تیر۰۲:۱۶

نمی دونم  چی همسرم رو راضی میکنه...!!!!؟؟

نمی دونم چطور محبتش رو به خودم جلب کنم...!!!؟؟

این سؤال بیشتر زوج هاست و خانم و آقا هم نمی شناسه.

البته  کسانی که این سؤال رو دارن و با این مشکل دست و پنجه نرم میکنن، یه امید بزرگی میشه بهشون داشت و اون اینکه اینقدر خانواده و همسرشون براشون مهمه که  این سؤال تو ذهنشون نقش بسته....

اما کاش به دنبال جواب هم باشن....


اگه برنامه گلبرگ حاج آقا عباسی رو دیده باشید، خیلی وقتا به اینگونه سؤالات پاسخ میده. از جمله اینکه دیروز درباره همین مسیله بحث داشتن.

صحبت بر  سر  این بود که چه چیزی  است که اگر از طرف خانم رعایت بشه ،همسرش از او رضایت پیدا میکنه و برعکس چه چیزی است که اگر از طرف مرد در حق همسرش انجام بشه،رضایت خانم رو جلب میکنه...؟

و  اما جواب:


حاج آقا عباسی گفتن که چیزی که مرد بدنبالشه و دوست داره در خانواده اون رو داشته باشه،اقتدارشه و چیزی که یک خانم بدنبالشه و دوست داره در خانواده بهش پاسخ داده بشه احساس لطافته....


البته حاج آقا توضیحات  مفیدی هم در باب این مسأله دادن که  توصیه میکنم اگه میتونید با گوش کردن به فایل صوتی برنامه شون، این توضیحات رو دریافت کنید...

کارشناس این برنامه  به نکته مهمی هم اشاره کردن و اون اینکه اگر مردی این اقتدار رو در خانه کسب نکنه و در جای دیگه ای اون رو دریافت کنه،جذب همون جا میشه و در مقابل هاگر خانم هم این حس لطافت رو در خانه با همسرش تجربه نکنه بدنبال جایی میره که این حس رو براش برآورده میکنه....

و در آخر هم احادیثی از معصومین علیهم السلام نقل کردند که درصورتیکه به این احادیث دسترسی پیدا کنم براتون پست میکنم.

 


دوست شما | ۰۵ تیر ۹۴ ، ۰۲:۱۶
۱۹ خرداد۰۱:۰۲
دوست شما | ۱۹ خرداد ۹۴ ، ۰۱:۰۲
۱۵ ارديبهشت۰۰:۰۳

دستش رو به گردن گرفته بود و داشت گردنش رو کمی ماساژ می داد..
گفتم: چی شده ؟ باز گردنت درد گرفته؟
سرش رو تکون داد و گفت: امروز از سر کار باسرعت رفتم دانشگاه که به کلاسم برسم...
استادم کلی جزوه گفت نوشتیم؛ 
مثل اینکه سرم رو خیلی پایین گرفته بودم که گردنم درد می کنه...
دست از کار خونه کشیدم و از کشو ، یه پماد مسکن گیاهی برداشتم و رفتم سراغش...
شروع کردم گردنش رو مالیدن...
                                                  

کمی که دردش آروم شد، صورتش رو آورد نزدیک و در گوشم گفت: 
من اگه تو رو نداشتم چی می کردم...
لبخندی زدم و به تلافی حرفش ،  گفتم: 
اونقدر زحمتای من به گردنت افتاده که تسکین دردش یه کار ساده ایه که می تونم بکنم...

... و لبخندی با رضایت از ته دلش که عمق رضایتمندیش  رو نشون می داد،دلم رو آروم کرد...
و یادم رفت  چند شب بود که از دردِ انگشتای دستم، نمی تونستم راحت بخوابم... 

دوست شما | ۱۵ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۰:۰۳