بهشت حقیقت...

چشم ها را باید شست ..جور دیگر باید دید..

بهشت حقیقت...

چشم ها را باید شست ..جور دیگر باید دید..

سلام.
ما چند جوان تازه کار در فضای مجازی هستیم که تا حالا فعالیت هامون تو فضای حقیقی جامعه و خانواده انجام می شد.
تصمیم گرفتیم رنگی از حقیقت رو به این فضای مجازی نشون بدیم...
حقیقتی که سبک زندگی مون رو می سازه...
دست یاری تمامی مخاطبان مون رو به گرمی می فشاریم.
شما می تونید با ارائه ی نظرات تون ما رو در بهتر کردن مطالب مون یاری بدید...

ما عاشق محمد(ص)،دین محمد و خدای محمد (ص) هستیم

برای دیدن مطالبی با تنوع موضوعی بیشتر به وبلاگ دیگر گروه محبان الرضا (ع) با آدرس
shamimetoos.mihanblog.com
مراجعه کنید.

کاری از گروه فرهنگی و هیئت محبان الرضا (ع)

بهشت حقیقت...
نویسندگان

۱۴ مطلب در دی ۱۳۹۳ ثبت شده است

۲۴ دی۱۴:۴۰
عجب روزگاری شده! .....

انگار به همه یه سنگ دادن و گفتن بنداز جلوی پای جوونا تا نتونن ازدواج کنن؛ بیشتر افراد جامعه هم به این حرف، گوش دادن و هر کسی بتونه سنگ بزرگ تری می اندازه و بهش افتخار می کنه...!


نگید که بدبینم؛ چون هرچند که همه دارن می گن ما دوست داریم جوونا ازدواج کنن، ولی عملاً دارن کاری می کنن که نتیجه اش همون چیزی میشه که گفتم...
و ازدواج به جای اینکه برای آرامش باشه ( لِتَسکُنوا إلَیها )، شده مایه ی سلب آسایش و آرامش جوونا و به تبع اون خونواده هاشون؛ 
و اون وقته که ما می مونیم و یه جامعه ی پیر که صدای تلاش و کار و فعالیت و نشاط و زندگی دیگه از هیاهوی روزمرگیش شنیده نمیشه...
دوست شما | ۲۴ دی ۹۳ ، ۱۴:۴۰
۲۴ دی۰۱:۳۴
سه سال پیش بود که خانمی تماس گرفت و گفت: « پسری 27 ساله دارم؛ خیلی خوشگل و خوش هیکله. پدرش خلبانه؛ ولی چون پسرم علاقه ای به درس خوندن نداشته ادامه تحصیل نداده و حالا با دیپلمی که داره یه شرکت کامپیوتری تو اصفهان و یکی هم تو تهران داره؛ در کل وضع مالیش عالیه...! توی شرکت شون چند تا از مهندسایی که باهاش در ارتباطن پیشنهاد دادن پسرم بره دختری از فامیل شون روبگیره که چند تاشون هم دکتر بودن؛ اما ما گفتیم نه. باید خونواده انتخاب کنن و...»

  

حالا بشنوید از خواسته هاش:
دختری که می خواستیم براش بگیریم، دوست داریم تحصیلات بالا داشته باشه؛ خوشگل و سفید باشه. نه چاق باشه نه لاغر؛ قدشم بلند باشه و خونواده ی خوبی هم داشته باشه و...
دوست شما | ۲۴ دی ۹۳ ، ۰۱:۳۴
۲۴ دی۰۰:۰۱
دوستان عزیز سلام!
من وبلاگی دارم تو سیستم میهن بلاگ که حدود شش ماهه داره فعالیت می کنه. 
روزی با یکی از دوستانی که در سیسم بیان وبلاگ دارند آشنا شدم و ایشون پیشنهاد دادند که وبلاگم رو به بیان مهاجرت بدم. 
اما با بررسی هایی که انجام دادم دیدم بهتره یه وبلاگ جدید با موضوی که کمی تخصصی تر باشه، ارائه بدم ( به عنوان مدیر این وبلاگ).
به هر حال، مهاجرت انجام نشد اما این وبلاگ شروع به کار کرد.
امیدوارم بتونیم برای مخاطبین مون، مفید باشیم.
اگه دوست داشتید به وبلاگ ما در میهن بلاگ هم سری بزنید و مطالبش رو ببیند.
آدرسش هم اینه:


خوشحال میشیم رد پای نگاه گرم تون رو در هر دو وبلاگ، شاهد باشیم.

خیلی عالی میشه برای متوجه شدن میزان رضایت شما از مطالب، با کلیک کردن بر روی فلش آبی در انتهای متن برای نظرات مثبت و کلیک بر روی فلش قرمز برای نظرات منفی درباره ی هر مطلب، به ما کمک کنید.
دوست شما | ۲۴ دی ۹۳ ، ۰۰:۰۱
۲۴ دی۰۰:۰۰

آری... 

راه مستقیم است و رو به سوی نور دارد...

پس دریابیم همه ی نورهایی که مسیر را برای مان روشن تر می کنند...


و نرم و آهسته قدم برداریم...

مبادا که ترک بردارد...

چینی نازک این راه دراز ...

( این پست، پست ثابته. برای دیدن مطالب جدید، به مطالب پایینی مراجعه کنید.)

دوست شما | ۲۴ دی ۹۳ ، ۰۰:۰۰